تو این قسمت، با هم میریم سراغ یه حقیقت که شاید اولش تلخ به نظر بیاد، ولی فهمیدنش کل دیدت رو به زندگی عوض میکنه.
مثل داستان یه شاهزاده که تو ناز و نعمت بزرگ شده بود و پدرش همه کار کرده بود تا چشمش به هیچ رنج و غمی نیوفته. فکر کن، هیچ وقت پیری، بیماری یا مرگ رو از نزدیک ندیده بود!
اما یه روز، این حباب ترکید و اون با دنیای واقعی روبرو شد. دیدن یه پیرمرد با صورت چروک، مادری غمگین کنار کودک بیمارش، و جنازهای تنها، بهش فهموند که رنج، همزاد زندگیه.
این واقعیتیه که نمیشه ازش فرار کرد یا نادیدهش گرفت. انکارش فقط باعث میشه این رنجها ته وجودت جمع بشن و یه روزی خیلی سخت بهت ضربه بزنن.نمیشه ازش فرار کرد یا نادیدهش گرفت. انکارش فقط باعث میشه یه روز سختتر بهمون ضربه بزنه.
اما نکته اینجاست: تو دل هر رنجی، یه بچه ای به اسم رشد پنهونه! رنج دقیقا همون فرصت رشد ماست.
پذیرفتن این واقعیت، اولین قدمه برای پیدا کردن معنای واقعی زندگی.
برای درک بهتر ضرورت معنای زندگی با ما همراه باشید!


