این بخش به این موضوع پرداخت که آیا مسلمانان ایرانیها را به زور مجبور به اسلام آوردن کردند یا نه. شواهد زیادی نشان میدهند که این ادعا درست نیست؛ مثلاً اینکه بسیاری از دانشمندان و بزرگان ایرانی در همان قرون اولیه و دوم اسلام، مانند اکثر فقهای بزرگ اهل سنت، خودشان مسلمان شدند. نکته دیگر اینکه آتشکدههای زرتشتی تا مدتها بعد از فتح ایران، یعنی تا قرن چهارم هجری، وجود داشتند. گفته شد که دین زرتشتی در زمان ساسانیان بیشتر توسط حکومت ساخته و تحمیل شده بود و ریشه عمیقی در بین مردم نداشت. بنابراین، وقتی حکومت ساسانی سقوط کرد، این دین حکومتی نیز ضعیف شد. از طرف دیگر، اسلام هرگز تحمیل دین را قبول نداشت. پیامبر دستور داده بودند که با زرتشتیان مانند اهل کتاب رفتار کنند، یعنی با گرفتن جزیه به آنها اجازه دهند دین خود را حفظ کنند. مجبور کردن کسی به اسلام از نظر اسلام گناه بود. بنابراین، اسلام آوردن ایرانیها یک روند طولانی و آگاهانه بوده است و ادعای اجبار گسترده، واقعیت تاریخی ندارد. سوال اول: چطور میتوان ادعا کرد که مسلمانان ایرانیها را به زور مسلمان کردند، در حالی که بسیاری از فقها و دانشمندان بزرگ همان قرون اولیه خودشان ایرانی بودند؟ سوال دوم: وجود آتشکدههای زرتشتی در ایران تا قرنها بعد از فتح، چه دلیلی بر رد اجبار مسلمانان برای تغییر دین ایرانیان است؟


